همشهری آنلاین- منهای سیاست :مذاکرات بر سر احیای توافق هستهای، هدفمند کردن یارانهها و اصلاح قیمتها و حوادثی مثل متروپل؛ همه و همه مسائل اساسی و بزنگاههای است که در آن میزان سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی به دولت اهمیت بسیاری پیدا میکند.
توجه به سرمایه اجتماعی و بازگشت اعتماد عمومی کلیدواژههایی پرتکراری است که دولت سیزدهم و در راس آن رییسجمهور از آغاز بکار کابینه اش مدام و مکرر بر آن تاکید کردند. کلیدواژههایی که البته پیش از دولت ،مقام معظم رهبری در اولین دیدار با رییسجمهور و اعضای هیات دولت سیزدهم برآن تاکید کردند و گفتند که «مسئله احیای اعتماد مردم و امید مردم بسیار چیز مهمی است؛ چون اعتماد مردم بزرگترین سـرمایه دولت است.» در این بین کارشناسان و فعالان مدنی و سیاسی نیز تاکید دارند که احیای اعتماد عمومی به دولت و افزایش سرمایه اجتماعی مولفه مهمی در پیشبرد سیاستگذاریها و به ویژه سیاستهای اصلاحی دولت محسوب میشود. اما چرا از بین رفتن آن زنگ خطری برای دولت است و آیا دولت سیزدهم در احیای اعتماد عمومی موفق بوده است؟
سرمایه اجتماعی چیست و چرا مهم است؟
همه دولتها به نسبت آرا و به طور کلی پایگاه اجتماعیشان مورد اقبال بخشی قابل توجهی از جامعه هستند و این سرمایه اجتماعی نقش مهمی در اجرای برنامهها و سیاستگذاریهای دولت ایفا میکند. تاجایی که اصلاح روندها گاهی به دلیل هزینههای اجتماعی بالا و عدم اعتماد عمومی از سوی نهادهای سیاستگذار به تعویق میافتد یا متوقف میشود. از همین رو دولت سیزدهم نیز این موضوع را مورد توجه قرار داده است و رییسجمهوری در نشست اردیبهشت ماه خود با فعالان سیاسی در این زمینه گفت که افزایش امید مردم سرمایه ارزشمندی است که باید در عمل و با گشوده شدن گرهها پاسداشته شود. دیگر ارکان دولت نیز از این کلیدواژه استفاده کردند و به تازگی استاندار مرکزی در آیین معارفه خود گفت: ترمیم اعتماد عمومی بزرگترین پروژه عمومی دولت سیزدهم است و از هر ابزاری برای تحقق این مهم استفاده میشود. رییسی نیز در آغاز دولت گفته بود که همه مسئولیت داریم تا متناسب با انتظارات مردم با تلاش شبانهروزی، دغدغهها و نگرانی آنها را برطرف کرده و اعتماد عمومی را جلب کنیم و لازمه این کار استفاده از نیروهای انقلابی و کار جهادی است.
سفرهای استانی و حضور میان مردم نیز در همین راستا و برای افزایش اعتماد عمومی و نزدیک مردم به دولت انجام گرفته است. رییسی در این سفرها با حضور در میان مردم وعدههایی نیز داده که عمل به آنها میتواند منجر به افزایش اعتماد عمومی به دولت شود و عدم تحقق وعدهها نتیجه عکس دارد. بنابراین فعالان سیاسی تاکید دارند که عمل به وعدههای و شعار مهمترین گام دولت برای بازگرداندن اعتماد عمومی است.
آمارها درباره نگاه مردم به دولت سیزدهم چه میگویند؟
اما آمارها درباره سرمایه اجتماعی دولت سیزدهم چه میگوید؟ موسسه گالوپ در واشنگتن در نظرسنجی خود سه هفته پس از روی کار آمدن رییسی میزان رضایت از عملکرد دولت را ۷۲ درصد بیان کرد. اما آخرین نظرسنجی درباره رضایت از دولت را مرکز افکارسنجی کیو در اردیبهشت ماه سال جاری انجام داده که دومین نظرسنجی ملی این مرکز است. یافتههای این نظرسنجی ملی نشان داد مانند آبان ۱۴۰۰ حدود نیمی از پاسخگویان از عملکرد دولت سیزدهم رضایت داشتهاند. در حالی که در آبان ۱۴۰۰ حدود ۴۴ درصد از افراد از عملکرد ۱۰۰ روزه دولت رضایت داشتهاند، ۵۴ درصد از پاسخگویان به نظرسنجی کیو، گفتهاند که امید دارند دولت در ۴ سال پیشرو اوضاع کشور را سروسامان دهد.
حدود ۳۶ درصد از پاسخگویان نیز اعلام کردهاند که امیدی به سروسامان دادن اوضاع کشور توسط دولت نیستند. میزان ناامیدی در آبان ماه ۱۴۰۰ یعنی ۱۰۰ روز پس از روی کار آمدن دولت سیزدهم، حدود ۳۲ درصد بوده است. حدود ۶۲ درصد از پاسخگویان به نظرسنجی کیو نیز اعلام کردهاند که به طور کلی به دولت اعتماد دارند. این رقم در آبان ۱۴۰۰ نیز حدود ۷۰ درصد بوده است. در تفسیر این نتیجه باید در نظر داشت که اعتماد به دولت، شاخصی فراگیر تر از رضایت یا عدم رضایت را در برمیگیرد. لذا افراد میتوانند به دولت اعتماد داشته باشند ولی از عملکرد آن راضی نباشند. این در حالی است که طبق نظرسنجی مرکز افکارسنجی دانشجویان (ایسپا) که ۲۱ تا ۲۵ شهریور ۱۴۰۰ در سطح ملی اجرا شده، ۵۳.۲ درصد معتقدند دولت رئیسی نسبت به دولت قبلی بهتر و ۹.۶ درصد گفتهاند بدتر عمل خواهد کرد و ۲۱ درصد معتقدند فرقی نخواهد کرد.
سلبریتیها و سرمایه اجتماعی
اما سرمایه اجتماعی فقط مختص دولتها نیز و هر نهاد و شخصی نیز با توجه به جایگاه خود در میان مردم دارای میزانی از سرمایه اجتماعی است. نتایج تحقیقات فصلنامه علمی، پژوهشی مطالعات فرهنگ ارتباطات در حوزه رسانه نشان میدهد تقریباً ۴۷ درصد کاربران فعال در حوزه سلبریتیها، گرایش به سلبریتیها دارند. بنابراین گاهی اثر گذاری برخی افراد مشهور بر نگاه عامه مردم در حوزههای مختلف آنچنان زیاد است که با بسیج و هدایت آن میتواند منجر به اثرگذاریهای قابل توجه شود.
بنابراین نقش چنین افرادی در بزنگاههای مختلف اعم از انتخابات یا حوادثی مانند متروپل بیش از پیش به چشم میآید. جایی که آنها میتوانند با اتخاذ مواضع اصولی و ایستادن در سمت درست ماجرا به جامعه آرامش تزریق کنند. حتی حضور این افراد گاهی میتواند همدلی و اتحاد پیرامون مسائل مختلف را افزایش دهد. اتفاقی که در بزنگاههای اخیر رخ نداده و اغلب این افراد از سرمایه اجتماعی خود در مسیر درست استفاده نکردند و حتی برخی آن را از دست دادند.
نقش تشکلها و فعالان مدنی و رسانهها چیست؟
در سوی دیگر تشکلهای اجتماعی و فعالان مدنی و رسانهها نیز نقش پررنگی در جلوگیری از میان رفتن سرمایه اجتماعی دارند. آگاهسازی افکار عمومی در موقعیتهای مختلفی چون سیاستگذاریهای حساس اصلاح قیمتها به حفظ سرمایه اجتماعی کمک میکند. همچنین ارتباط مستقیم و مستمر با مردم نیز دیگر مولفهای که کارشناسان بر آن تاکید دارند و اعتماد عمومی را افزایش خواهد داد. به طور مثال مذاکرات بر سر احیای توافق هستهای و رفع تحریمها دارای ابهامهای زیادی است و همین ابهامها بدبینی نسبت به عملکرد دولت در این مذاکرات به وجود میآورد. اتفاقی که در موضوع واردات واکسن در دولت دوازدهم رخ داد و اعتماد عمومی جامعه از چندصدایی و بیبرنامهگی دولت در این زمینه ضربه زیادی خورد.
در چنین شرایطی باید دید که دولت سیزدهم تا چه میزان میتواند سرمایه اجتماعی نهاد دولت در ایران را افزایش دهد و اعتماد عمومی جامعه را جلب کند.
نظر شما